فارسى
Surah بلد - Aya count 20
لَا أُقْسِمُ بِهَٰذَا الْبَلَدِ
( 1 ) 
قسم به این شهر مقدّس [= مکّه]،
وَأَنتَ حِلٌّ بِهَٰذَا الْبَلَدِ
( 2 ) 
شهری که تو در آن ساکنی،
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ
( 3 ) 
و قسم به پدر و فرزندش [= ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل ذبیح]،
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ
( 4 ) 
که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او پر از رنجهاست)!
أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ
( 5 ) 
آیا او گمان میکند که هیچ کس نمیتواند بر او دست یابد؟!
يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا
( 6 ) 
میگوید: «مال زیادی را (در کارهای خیر) نابود کردهام!»
أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ
( 7 ) 
آیا (انسان) گمان میکند هیچ کس او را ندیده (که عمل خیری انجام نداده) است؟!
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ
( 8 ) 
آیا برای او دو چشم قرار ندادیم،
وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ
( 9 ) 
و یک زبان و دو لب؟!
وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ
( 10 ) 
و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم!
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ
( 11 ) 
ولی او از آن گردنه مهمّ نگذشت!
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ
( 12 ) 
و تو نمیدانی آن گردنه چیست!
فَكُّ رَقَبَةٍ
( 13 ) 
آزادکردن بردهای،
أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ
( 14 ) 
یا غذا دادن در روز گرسنگی...
يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ
( 15 ) 
یتیمی از خویشاوندان،
أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ
( 16 ) 
یا مستمندی خاکنشین را،
ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ
( 17 ) 
سپس از کسانی باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به شکیبایی و رحمت توصیه میکنند!
أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ
( 18 ) 
آنها «اصحاب الیمین» اند (که نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند)!
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ
( 19 ) 
و کسانی که آیات ما را انکار کردهاند افرادی شومند (که نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود).
عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ
( 20 ) 
بر آنها آتشی است فروبسته (که راه فراری از آن نیست)!